بفرمایید نثرانه

گاهی اوقات فقط نوشتن است که درد را تسکین می دهد. اینجا خانه ی تسکین دردهای من است . خانه ی نثرهایم . نثرانه ام.

بفرمایید نثرانه

گاهی اوقات فقط نوشتن است که درد را تسکین می دهد. اینجا خانه ی تسکین دردهای من است . خانه ی نثرهایم . نثرانه ام.

دگر بر ره رمز معنی برد


  دگر بر ره رمز معنی برد


    چند وقت پیش که توی یکی از پست های  وبلاگ مطلبی راجع به اسفندیار و رستم نوشته بودم ، یکی از خوانندگان خوب  وبلاگ در قسمت نظرها نوشته بودند « خدا رحمتشون کنه » . ... نکته همین جاست . درست از همان زمانی که ما اسطوره هایمان را در ذهنمان کشتیم و  خیال کردیم  مرده اند  و برایشان فاتحه فرستادیم ، وضعمان شد این که می بینید . نمی دانستیم که  به قول میرچا ایلیاده  ، زندگی بدون اسطوره غیر ممکن است . اما بعدها که دیدیم چیزی کم داریم و احساس خلاء  و بی هویتی کردیم  و دیدیم که بی فرهنگی و بی ریشگی از سر و کولمان بالا می رود ، .. و  فهمیدیم که معلق و آویزانیم   و پایمان روی هیچ تکیه گاهی محکم نمی شود و دستمان به جایی بند نیست ، روی آوردیم به اسطوره های دیگران  . دیگرانی که هنوز اسطوره هایشان را نکشته بودند و برایشان فاتحه نفرستاده بودند.  شدیم جیره خوار  اسطوره ها و قهرمانانی  مثل رابین هود و زورو و لینچان و جومونگ و سوپر من و  بت من  و زاپاتا  و  ژان والژان  و مرد عنکبوتی و که و که و... و این اواخرهم که دست به دامان عربها شده ایم .   عربهایی که فردوسی  بزرگ ( همان کسی که  اسطوره هایمان را یک بار از مرگ حتمی نجات داد ) در مورد آنها گفته بود :


   زشیر شتر خوردن و  سوسمار               عرب را به جایی رسیده ست کار

   که   تخت کیانی     کند    آرزو               تفو  بر تو  ای  چرخ گردون   تفو


     که اگر فردوسی امروز حال و روزمان را می دید که این شیر شتر خورده ها چگونه برایمان خط و نشان می کشند وچه خوابهایی که برایمان نمی بینند و ادعاهایی که نمی کنند و چه همایش هایی که  برای تحقیر ایرانی ها برگزار نمی کنند و چه بازی هایی  سر حاجی ها و دریاها و جزایرمان و حتما فردا سر خشکی هایمان در نمی آورند ،  .. معلوم نبود به جای تفو کردن ، مرتکب چه عمل دیگری می شد و  چه چیز دیگری را حواله ی این  چرخ بیچاره ی گردون می کرد.

    البته پر واضح است که منظورم  ازقهرمانان عرب ، ائمه ی اطهار علیهم السلام  یا پیامبر بزرگوار اسلام ( ص) نیست ؛ که آنها خود به اعراب تعلق ندارند . همه ی جهان غلام حلقه به گوش پیامبر بزرگ اسلام است و همه ی ما باز هم به فرمایش فردوسی  ، « چنان دان که خاک پی حیدریم »  و خاک پی همه ی ائمه . منظور، عربهایی هستند که برای قهرمان سازی دست به دامن شان می  شویم و میلیونها دلار هزینه می کنیم و نتیجه هم نمی گیریم.

    اسطوره های ملی ما در کنار قهرمانان مذهبی ما دو  بال پروازمان هستند که که کنار گذاشتن هر کدام ، به معنی زمین گیر کردن ملت ایران است و شاید به همین دلیل بود که ولی فقیه سالی را به نام اتحاد ملی و انسجام اسلامی نام گذاری کرده بودند. ملیت و اسلامیت دو بال پرواز ماست . منصف باشیم. به جای فاتحه خواندن و ...   ، بهتر است رمز و معنی اسطوره ها را بفهمیم :


   تو این را دروغ و فسانه مدان                 به یک سان روشن زمانه مدان

   ازاو هرچه اندر خورد  با  خرد                دگر   بر ره  رمز ،   معنی    برد

                                                                                                                                                     (فردوسی)